سلناسلنا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

رنگین کمان خوشبختی زندگی من

عیدت مبارک دخترم

  آمد از ره فصل زیبای بهار            نوبهاران خنده زد  بر سبزه زار      پیک نوروزی رسید از آسمان        از سفر آمد پرستو نغمه خوان   عیدت مبارک دخترم عزیز مامان سلام دختر گلم دیگه چیزی به عید نمونده و فردا شب ساعت ٨:٢٧ دقیقه سال نو تحویل می شه و یک سال قشنگ در کنار دختر نازنینم و همسر گلم شروع می کنم. نازنین دخترم،چند روزی می شه که از پایین دو تا دندون فسقلی در آوردی،قربون شکل ماهت بشم که همه کارهات به موقع و سروقت هست.لحظه ای که دندونای کوچولوتو دیدم اونقدر ذوق کردم و داد زدم که همه همس...
28 اسفند 1392

گذشت زمان.....

دخترم ،سلنا سلام گذر زمان چقدر زود می گذرد،انگار همین دیروز بود ...3تیر سال92 که چشم به راه دختر قشنگم بودم که زود بدنیا بیاد و بغلش کنم ،که بشه همه زندگیمون ، که بشه دنیای من و شهاب ... و امروز سلنای من کم مونده 8ماهش تموم بشه. نازنین دخترم خیلی بزرگ شدی و روز به روز هم بزرگتر می شی . ماشاالله مامانی ،دیروز داشتم کمد لباستو مرتب می کردم و لباسهایی رو که کوچولو شدن رو جدا کردم. دلم نیومد همین جوری بسته بندیشون کنم و چیدم رو تختت و یه عکس یادگاری گرفتم. قربون قد و بالات بشم. این عکسیه که از لباسهای کوچولوییت گرفتم. دختر ماهم ، خیلی دوست دارم و از اینکه روز به روز بزرگتر می شی و خوشگل تر ،احساس غرور می کنم. نفس مامان ،دوستت د...
19 اسفند 1392

ولنتاین مبارک

دختر نازنینم عشق به تو دخترم حد و اندازه ای نداره...عزیزم عشق من و بابا شهاب نسبت به تو روز به روز بزرگتر و بیشتر می شه...دخترم روز عشق رو برات تبریک می گم چون عاشقانه دوستت دارم.             نازنینم چند روز قبل روز ولنتاین بود ، روز عشق ، روز عشاق و روزی که تو اولین هدیه ولنتاین رو از بابای مهربونت گرفتی. اگه می بینی با تاخیر نوشتم ،علتش اینه که می خواستم عکسهاتو هم بیارم و تو سایتت بزارم ولی بازم امروز یادم رفت و الان دیگه نتونستم صبر کنم و سایتتو آپدیت کردم. سلنای من ،اونروز بابا شهاب ساعت 2 با یک جعبه خوشگل قرمز بهمراه یه پاندای قرمز قشنگ اومد تو خونه و هدیه ...
5 اسفند 1392
1